وبلاگ تنهایی جی اف اس | ||
|
لحظه اومدنت یادمه برخورد اول هم یادمه اسیرت شدم، نمیدونم چه حسی بود!؟ کلمه ای واسه بیان عشقم می گشتم انگار که زبونم بند اومده بود نمی تونستم چیزی بگم دیدنت و خندیدنت یادمه نمی خواستم که بری هم یادمه مات و مبهوت شدنم هم یادمه اون روز بهترین روزمن بود یادمه خب عشق من وجود من بود قلب مرده من رو دوباره زنده کرد قلبی که هیج اومیدی نداشت، آروم نداشت صدا نداشت، عزیز نبود وجودشو کسی حس نمی کرد اشکی که هرروز میومد جلوش سد بست چشم های خیسم رو پاک کرد صدام می کرد دوس دارم بهار باشم شروع کنم زندگی رو دوباره دوس دارم عزیز باشم که فقط خوبی ببینم دوس دارم دستام نلرزه موقع کمک به ...... دوس دارم چشام نبینه این همه بی وفایی هارو دوس دارم صدام بگیره موقع داد زدن سر مردم دوس دارم شیطون نباشم، نشکنم شیشه مردم دوس دارم دلم بگیره، وقتی که همش باهامی دوس دارم رو ابرا باشم، وقتی که همش پایینم دوس دارم بارون نباره، وقتی که چشام می گریه دوس دارم ماهو ببینم وقتی که خورشید هم هست دوس دارم یاری نباشه وقتی که تو اون وفا نیست دوس دارم زندگی سرد شه با همه گرمای روزش دوس دارم مثله پرنده اون بالا باشم، بگیرم دستای مردم دوس دارم دوستی نباشه وقتی که دستا تو دست هم نیست دوس دارم تنها بمونم، چون باوجود اون شخص نمیشه وجود رو حس کرد دوست دارم حرفام چرت نباشه، وقتی میشه بهتر از این گفت دوس دارم تو هم نباشی، چون داری بهم می خندی زندگی سخت هست، سخت ترش نکن زندگی سرد نبود، پس گرم ترش نکن زندگی خوب بود، خوبی هاش یادت بمونه زندگی گذشته داره، از یادش نبر زندگی یه روزی شادی نداشت، هنوزم نداره زندگی خیلی می ترسه، چون کسی حالشو نداره زندگی چشاش گریونه، خب دیگه ادم نداره زندگی در حال فراره، فک میکنه حوا پسه زندگی یکه روزی می خنده، اون روز دیگه کسی نیست زندگی زیر بارونه، نمی خواد کسی اشکشو ببینه زندگی اعصاب نداره، نه بقیه دارن زندگی داره معتاد میشه، به اینکه همش بی وفایی دیده زندگی شاد و شانگوله، فک کنم تو رویاها زندگی بیمار می شه، دکترم آرزوش اینه زنگی دروغ نمی گه، حداقل به خودش که تنهاست زندگی پاهاش گرفته، دلیلش دور زندن بقیست زندگی سبزی نداره، چون دیگه سبزی کاری نیست زنگی وفا زیاد دیده، بی وفاهاش بلند شن! زنگی عاشق خودش بود، چون دیگه دوس داشتنی نبود زندگی شکست خورد توزندگی، نمیشه که شکست فقط واسه قلبه زندگی دستاش می لرزه عصا به دسته، گور خیلی یارو کنده حالا نوبته خودشه زندگی یادش نمیاد اصلا چی بوده، خوب بوده یا بد، آدم بوده یا حیوان، زندگی همش خیاله، حداقل واسه جی اف اس
شکایت شکایت دارم از کی نمی دونم، از چی نمی دونم شاید از اونی که باهام بازی کرد زندگی ام رو نابود کرد عشق برام حروم کرد شاید از زندگی خودم
ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |